
همواره عدهای بودهاند كه در میان انتخابهای برترین بازیكن فوتبال جهان این نكتهی بدیهی و البته مظلوم واقع شده را به یاد آوردهاندكه فوتبال تنها در گل زدن و مهاجمان خلاصه نمیشود و اگر توجه مفرط رسانهها به گلزنان نباشد - كه حتی دلیل توجه به یك مدافع هم اغلب اوقات تحت تأثیر گلزنیهای اوست - باید از دروازهبانان، مدافعان و هافبكهای با كارآییهای متفاوت به همان اندازهی مهاجمان و گلزنان یاد شود.
بقیه در ادامه ی مطلب (از دست ندید)
در تاریخ انتخاب برترین بازیكن فوتبال جهان تنها در معدودی موارد این نگاه به غیر مهاجمان معطوف شده. زمانی كه پای استثناهای یگانهای چون زینالدین زیدان و یا عملكرد خیرهكنندهی فابیو كاناوارو با ایتالیای قهرمان جهان در میان باشد. اما حالا و در واپسین روزهای سال 2012 انگار این بلا نه بر سر یك مدافع و دروازهبان كه دارد بر سر مهاجمی آوار میشود كه نمیتوان كارنامه او را در سال جاری با هر متر و مقیاسی فوقالعاده ندانست.
كریستیانو رونالدو انگار یك قربانیست وسط این همه توجه بیاندازه به لیونل مسی كه حتی چندین بار از نزدیكان رونالدو خواندهایم كه بدشانسی او همدوره بودن با فوتبالیست تمامعیار دیگری چون مسی است. اما آیا اگر عدهای این همدورهای را به حساب بدشانسی رونالدو میگذارند برای امثال من و شما كه یك ناظر بیرونی فوتبال هستیم این بدشانسی معنایی دارد؟
بیانصافی است اگر میزان شور و شعف و هیجان فوتبال امروز را به همین دو بازیكن خلاصه كنیم و تا برسیم به یك هوادار بلافاصله از او بپرسیم رونالدو یا مسی؟ رئال مادرید یا بارسلونا؟ بیرحمانه نیست؟ این میتواند نهایت خوششانسی ما باشد كه در زمانهای هستیم كه شاهد آتشافروزیهای همزمان دو ستاره ماندگار فوتبال در مستطیل سبز هستیم. میتوانیم به سیاق آن گزارشگر فوتبال نه به خاطر خلقت یكی از آنها كه به خاطر هر دویشان از خداوند شاكر باشیم.
برای همدورهها و همسن و سالان من كه عصر یوهان كرویف، دیگو مارادونا و جدال روماریو و باجیو را درك نكردهاند این یك نیكبختی كامل است. نگارندهی این سطور نه سینهچاك رونالدو یا مسی و نه تیمهای متبوعشان است كه خود دربند تیم نسبتاً جمعوجور دیگریست. اما نمیتواند درك كند كه چرا كاریزمای معصوم و دوستداشتنی و سبك لولیدن ویرانگر مسی میان مدافعان حریف چشمها را از رونالدوی قدرتمند تا حدی مغرور دور میكند.
به یاد دارم كه هوشنگ گلمكانی (كه همه میدانید ایشان منتقد سینما هستند) در یادداشت كوتاهی كه در رثای ناصر حجازی به گمانم در «شرق» نوشته بود وقتی از كاریزمای چهره و شخصیت ناصر حجازی نوشت از رونالدو و مسی مثال آورد و تا حدی دلیل اقبال كمتر به رونالدو نسبت به مسی را به قیافه بچهپررو گونه و شیطان رونالدو نسبت داده بود. و باز به یاد میآورم سالیانی پیشتر را كه زمانی رونالدو تازه در منچستریونایتد چشمها را خیره كرده بود و تیتر مصاحبهای خواندنی با او در یكی از روزنامهها این بود: «من یك سیرك تكنفرهام». و مگر مسی نیست؟
نه، واقعاً نمیتوان بین مسی و رونالدو یكی را نتخاب كرد. باید هر دو را ستود. باید از هر دو ممنون بود. به خاطر گلهای پرشمارشان، ركوردهای بینظیرشان و خاطرههای فراموشنشدنیشان. دردناك است اگر عقدهی بیتوجهی به غیرمهاجمان با انتخاب نشدن دوبارهی رونالدو مضاعف شود و من فكر میكنم باید توپ طلا را نصف كرد. نیمی را به مسی داد و نیمی را به رونالدو تا فوتبال بر فرزندانش بیرحم نباشد.
اگر چه در صدر این نوشته از كمتوجهی خصوصاً به دروازهبانان و مدافعان گلایه آورده شده اما اكنون كه این مطلب بیشتر حول تقابل رونالدو و مسی چرخیده كمانصافیست اگر از سه مهاجم درخشان اروپا در سالی كه میگذرد یادی نشود كه بسیار شایسته هستند: رادامل فالكائو، ادیسون كاوانی و رابین فانپرسی.
نظرات شما عزیزان:
|